جدول جو
جدول جو

معنی غریب خواب - جستجوی لغت در جدول جو

غریب خواب(غَ خوا / خا)
اطاق یا خانه های ممحض برای کرایه دادن به غربا در شب
لغت نامه دهخدا
غریب خواب
اطاق یا خانه ای که برای کرایه دادن بغریبان در شب اختصاص دارد
تصویری از غریب خواب
تصویر غریب خواب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غریب وار
تصویر غریب وار
غریب مانند مانند غریبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غریب نواز
تصویر غریب نواز
آنکه مردم غریب و بینوا را بنوازد، غریب پرور، نوازندۀ غریب
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
نوازندۀ مردمان درویش و مسافر و بینوا. (ناظم الاطباء). آنکه غریب رابنوازد. غریب پرور. غریب دوست. غریب پرست:
ادب مگیر و فصاحت مگیر و شعر مگیر
نه من غریبم و شاه جهان غریب نواز.
ابوالحسن آغاجی.
با غریبان رنجدیده بساز
تا فلک خواندت غریب نواز.
نظامی.
گفت با کرد کای غریب نواز
از غریبان بسی کشیدی ناز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بَ اَ)
آنکه غراب را میخورد. خورندۀ زاغ و کلاغ، مجازاً به معنی زغال خورنده آمده است:
طاوس غراب خوار هر دم
گاورس ز چینه دان برانداخت.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(غَ)
مانند شخص غریب. ترکیبی است از غریب + وار (مزید مؤخر شباهت)
لغت نامه دهخدا
آنکه غراب را می خورد خورنده زاغ و کلاغ، زغال خوارنده: طاوس غراب خوار هر دم گاورس ز چینه دان بر انداخت. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
بی کس نواز، بیگانه نوا آنکه غریبان و مسافران و بینوایان را نوازش کند غریب پرور غریب دوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریب وار
تصویر غریب وار
بیگانه وار مانند غریبان بطرز غریبان
فرهنگ لغت هوشیار
غریب پرور، غریب دوست، مهمان نواز
متضاد: غریب آشنا، غریب گداز
فرهنگ واژه مترادف متضاد